..

Shia Upload

به لينكستان وبلاگهاي افغانستاني خوش آمديد

مهدی خادمی هستم ، تبعه افغانستان و ......... .
نظرات شخصی بنده را در http://hazarestaneman.blogfa.com/ دنبال کنید.
اميدوارم توانسته باشيد لينك وبلاگ مورد نظر خود را مشاهده نماييد .
در غير اين صورت آدرس لينك خود را براي ما ارسال نماييد تا در اسرع وقت در سيستم ثبت شود .

وبلاگهایی که بیش از 9 ماه بروز نشوند از لیست حذف می شوند.
تارنماهاي مورد نظر بايد افغانستاني باشند.
لطفا خرابي لينك را گزارش نماييد.
آدرس ايميل: afghanbolja@gmail.com

.

47835821094594435663.jpg

لیست وبلاگ هاي بروز شده

۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

فدراليسم در افغانستان ، ......؟


وقتي بعضي از رسانه هاي داخلي را مطالعه ميكنيم و يا اينكه پاي صحبت بعضي از اشخاص صاحب نظر سياسي مي نشينيم مي بينيم كه حرف از " فدراليسم در افغانستان " مي باشد
البته بايد دقت شود كه حرف زدن از فدراليسم آسان ، اما عمل به آن در افغانستان بسيار سخت است و بايد بطور تخصصي و كارشناسانه به اين موضوع رسيدگي شود و هرگز نبايد اقوام بطور احساسي به اين موضوع نگاه كنند .
چرا كه از يك سو ممكن است اين مقوله به تجزيه كشور و از سوي ديگر به حاكميت دوباره قدرتمندان و تفنگ سالاران محلي و منطقه اي منجر شود . چون بسياري از اين تفنگ سالاران منتظر چنين فرصت هايي هستند تا بار ديگر بر مردم حكومت كنند و مردم بدون قيد و شرطي ، مطيع آنان باشند .
بعضي افراد گمان ميكنند كه فدراليسم يك هدف است . ولي به باور من اينها هيچ كدام هدف نيستند ، بلكه وسيله اي براي رسيدن به هدف معين هستند .
اصل مسئله در اينجاست كه كدام يك از ساختارهاي سياسي ميتوانند مشكل كشور را در پيوند به حل دموكراتيك مسائل ملي پاسخ درست بگويد و به پراكندگي و هرج و مرج هاي كنوني ، نفاق قومي ، زباني ، مذهبي و منطقه اي به ويژه به نظامهاي قبيله اي فعلي و گذشته پايان بخشد .
يكي از راه حل هاي مشكلات موجود در كشور ، نظام سياسي فدرال است كه در اين چند سال اخير از طرف بعضي تشكيلات سياسي و روشنفكران فعال افغانستان مطرح گرديده و برخي نيز با آن مخالفت شديد كرده و مي كنند .
امروزه به دو گونه موضوع گيري در رابطه به فدراليسم روبرو هستيم :
1-بخشي از نيروهاي مسلط در ولايات كشور كه حال بنابر شرايط ويژه كه از گذشته ايجادشده ، بر اريكه قدرت هاي خانوادگي خويش تكيه نموده ، و بر مردم محل هر گونه رفتار را لازم مي بينند .درعين حال كشور را به چند كشور « اعلام نشده » بخش كرده اند . تلاش دارند تا از اين راه بتوانند هر چه خواستند انجام بدهند . از سوي ديگر اقوامي كه در گذشته از رژيم هاي تك قومي ، سلطه گرا و مستبد مركزي ، جفاهاي فراوان ديده اند ، ديگر نمي خواهند به اينگونه رژيم ها تن در دهند . بنابر اين روحيه فرار از مركز در آنها تقويت شده است . يقينا اگر دولت فدرال بر مبناي منافع همه مليتها و اقوام ساكن در كشور بوجود بيايد ،گامي است به جلو .اما اين نظام هر گاه براي حفظ قدرت هاي خودكامه فعلي محلي كه همين حالا در ولايتها ، ولسواليها و قريه ها حكومت مي كنند ، باشد و نظام ارباب –رعيت (بهتر است بگويم حمايت از تفنگداران و اربابان سرمايه )و طوايفي را رسميت ببخشد ، اين هم يك فاجعه بزرگي را به بار مي آورد .
2-بخشي از نيروهايي كه در مركز شهرها مسلط اند و بيشتر به حفظ مقامهاي بدست آورده خود مي انديشند به شدت به طرح " فدرال " شدن افغانستان مخالفند . همچنان ، نژاد پرستان و شوونست هاي رنگارنگ و طرفدار نظام تك قومي كه خود را ميراث رژيم هاي غاصب و قبيله اي پيش مي دانند ، با همه امكانات عملي و تبليغاتي بر ضد نظام فدراليسم صف بسته اند و آن را مقدمه اي براي تجزيه كشور و جدايي اقوام ساكن ميدانند . در اين صف از نگاه قومي ، اكثرا پشتونها و بخشي از تاجيكها ايستاده اند .
دكتر جيمز دانشمند و پژوهشگر در مسائل مربوط به فدراليسم  ، فدريشن را چنين تعريف كرده است : « فدريشن عبارت است از توافق قانوني ميان ايالات در يك كشور كه حكومت مركزي از مجموعه اين حكومتهاي ايالتي تشكيل شده و يكي در مقابل ديگري قانونا مسئوليت دارند » وي در جاي ديگري مي گويد :«فدريشن معمولا در كشورهايي كه داراي هويت هاي قومي (منطقه اي ) گوناگون اند و نمي خواهند كه آن هويت خود (زبان و مذهب ) را از دست بدهند ولي "هويت ملي " واحد را مي پذيرند قابل تطبيق است ....ولي اقوامي كه مي خواهند به فدرالي بپيوندند بايد اين را نيز بدانند كه با وجود آنكه آنها در امور ايالتها ، خود را خود مي گردانند ، بدرجات متفاوت مكلف اند تا نقش " اكثريت " كشور خود را نيز بپذيرند ....ولي اساسي ترين مسئله در فدرال ها حفظ حقوق اقليتها مي باشد . اين مسئله از طريق اتاق بالاي مجلس نمايندگان صورت مي گيرد . چون در مجلس نمايندگان (پارلمان ) همه واحدهاي اداره فدرال ، داراي تعداد نمايندگان مساوي ميباشند . فدراليسم عبارت از تفكر فلسفي و ايدئولوژيك اداره فدرالي است . فدراليسم وسيله اي است بخاطر تقليل دادن در قدرت سياسي (فرد يا گروه ) و تقسيم قدرت ، و در نقطه مقابل سوسياليسم قرار دارد .»
آنچنان كه گواه است ، فلسفه تفكر فدرالي بر جلوگيري از انحصار قدرت و يا به عبارت ديگر بر تقسيم قدرت استوار است كه در نقطه مقابل ديكتاتوري قرار ميگيرد و از همين جاست كه فدراليسم و دموكراسي با همديگر پيوند نزديك و ناگسستني دارند . در يك كشور چند قومي ، چند زباني و يا داراي رشد اقتصادي متفاوت ، اداره فدرال فقط و همزمان با نظام دموكراسي مي تواند قابل پذيرش و تطبيق باشد . به اين معنا كه فدراليسم و دموكراسي لازم و ملزوم يكديگرند . در جهان امروزي كشورهاي زياد فدرالي وجود دارند كه واحدهاي فدرال ، نه براساس قوم ، زبان و يا مذهب  ، بلكه بر اساس مناطق ، هويت تاريخي كشورها بوجود مي آيد .
به عنوان مثال در آلمان فدرال كه ايالات آن از يك مليت ژرمن هستند و يا ايالات متحده امريكا كه اكثريت ايالت هايشان از يك تبار ( انگلوساكسون ) هستند . حتي در كشور كثيرالمليتي چون سوئيس كه از قديمترين كشورهاي فدرالي است ( از سال 1848 به بعد ) كه از 26 واحد فدرال ، 14 واحد آن به ژرمن ها ، 3 واحد آن به فرانسوي ها و ديگرشان به ايتاليايي ها تعلق دارد . قابل يادآوري است ، فدرال ها مي توانند از مجموعه جمهوريتها ، ايالتهاي خودمختار و يا مناطقي ساخته شوند كه نمونه هاي آن در كشورهاي گوناگون ديده مي شود. ولي در هر ساختار فدرالي مسائلي چون تركيب قومي ، زباني ، مذهبي ، جغرافيايي و رشد اقتصادي به ويژه سابقه تاريخي ، فرهنگي و با اراده آزاد مردم در ايالت ها در نظر گرفته شود . در غير آن اداره فدرال هيچ دردي را درمان كرده نمي تواند  ، بلكه در پايان عامل بروز مشكل جديد و به حاكميت قبيله اي قومي و منطقه اي تبديل خواهد شد .
تجربه كشورهاي جهان نشان دهنده آن است كه فدراليسم در كشورهاي چند زبانه ، چند مليت و چند مذهب و چند فرهنگ و كشورهايي كه از نگاه رشد اقتصاد مناطق گوناگون بوده اند ، اداره فدرال با داشتن نظام مردم سالاري و دموكراتيك جوابده خوب بوده است و كشورهاي چند مليتي مي توانند خود را حل نمايند .
با توجه به گفته هاي بالا در صورتي كه فدراليسم در افغانستان پياده شود بايد به خيلي از موارد دقت كرد تا مبادا به جاي سود ضرر عايد كشورمان شود

۱ نظر:

  1. نویسنده عزیز ما فدرالیسم را می خواهیم وفدرالیسم را هم یک راه حل مناقشات و مشکلات کشور میدانم باور ما درست مانند خودت همین است که به بیراهه نرویم... برای به بیراهه نرفتن دو چیز بسیار مهم است اول برای استقرار حکومت فدرال باید کسانی وارد صحنه شوند که به فدرال و دموکراسی باور دارند دوم به کسانی که از نیرنگ و ریا کار گیرفته خود را دموکرات و تکنوکرات و القاب های دروغ جا بزنند و وارد این پروسه شوند یقنا حرف شما عملی خواهد شد مانند گذشته حزب دموکرات خلق به آزادی و استقلالیت باور نداشت اولتر از همه آزاد اندیشان را تیر باران کرد احزاب اسلامی به اسلام ناب محمدی باور نداشتن از مردم مسلمان دمار کشیدند بشمول طالبان و تکنوکرات ها را که حالا با چشم سر می بینیم پا فشاری ما این است که نظام فدرال را باید توسط اولاد وطن و انسان دانشمند و فرزندان نیک نام وبا ایمان باید ساخت در نظام فدرال کمی نیست فقط می تواند پاسداران این نظام کمی داشته باشند
    خدا را سپاس که روشنفکر مابان حالا افشا شده اند ومردم بیدار
    با احترام بچه مرد از بدخشان

    پاسخحذف