..

Shia Upload

به لينكستان وبلاگهاي افغانستاني خوش آمديد

مهدی خادمی هستم ، تبعه افغانستان و ......... .
نظرات شخصی بنده را در http://hazarestaneman.blogfa.com/ دنبال کنید.
اميدوارم توانسته باشيد لينك وبلاگ مورد نظر خود را مشاهده نماييد .
در غير اين صورت آدرس لينك خود را براي ما ارسال نماييد تا در اسرع وقت در سيستم ثبت شود .

وبلاگهایی که بیش از 9 ماه بروز نشوند از لیست حذف می شوند.
تارنماهاي مورد نظر بايد افغانستاني باشند.
لطفا خرابي لينك را گزارش نماييد.
آدرس ايميل: afghanbolja@gmail.com

.

47835821094594435663.jpg

لیست وبلاگ هاي بروز شده

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه

افغانستان نیازمند انقلاب؟

انقلاب و بیداری ملی در افغانستان و یا ....... ؟
انقلاب " در لغت به معنی زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن است و در نگاه جامعه شناسان هر گونه جنبش اجتماعی توده‌ای که به فرآیندهای عمده اصلاح یا دگرگونی اجتماعی بیانجامد، انقلاب نامیده می‌شود. انقلاب‌های بزرگ به آن دسته از انقلاب‌ها گفته می‌شود که با تغییرات اساسی در حکومت و ساختار اجتماعی یک کشور یا جامعه همراه بوده‌اند که از آن جمله می‌توان به انقلاب کبیر فرانسه ، انقلاب 1917 روسیه و انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد " .
از عوامل بوجود آورنده انقلاب می توان به نارضایتی عمیق از وضع جاری ، ظهور ايدئولوژي هاي جديد و جایگزین ، گسترش روحیه آنارشیستی و وجود رهبر اشاره کرد .
منطقه خاورمیانه و شاخ آفریقا که مدتی است انقلابهای سریالی را در خود جای داده است و طی آن مردم این کشورها در مقابل دیکتاتوری ، بی عدالتی اجتماعی و فساد دولتمردان بپا خواسته اند . بعضی از این انقلابها به پیروزی رسیده اند و بعضی دیگر در حال انجام هستند .
در این میان بجاست که نیم نگاهی به وضعیت اداره کشورمان ، افغانستان بیاندازیم و ببینیم که آیا افغانستان نیازمند انقلاب می باشد یا خیر ؟
در ابتدا با نگاهی نه چندان دور به تاریخ کشورمان می بینیم که افغانستان نیز بعد از تاریخ 7 ثور سال 1357 ه . ش انقلابی را به خود دیده است .
بعد از این زمان که در آن کودتای 7 ثور اتفاق افتاد و زمینه ای برای انقلاب مردم افغانستان شد ، متاسفانه ، مردم که اصلی ترین قشر دگر خواهی در کشور بودند به خواسته هایشان نرسیدند و در پی آن کشور دچار جنگهای داخلی شد .
سکاندار حکومت مرکزی در آن زمان کمونیستها بودند که توسط شوروی سابق تغذیه و حمایت می شدند و مجاهدین که در مقام اپوزیسیون قرار داشتند از سوی کشورهایی چون امریکا ، عربستان ، پاکستان ، ایران و بعضی دیگر از کشورهای منطقه و اروپایی مورد حمایت قرار میگرفتند ، که البته حمایت این کشورها از مجاهدین بطور مستقیم و یا غیر مستقیم فقط برای منافع ملی خودشان صورت می گرفت .
ساختار جمعیتی افغانستان از اقوام مختلف تشکیل می شود و مهمترین و بزرگترین اقوام آن ، چهار قوم پشتون ، هزاره ، تاجیک و ازبک هستند . در یکی دو صده اخیر که افغانستان ظاهراً استقلال خود را بدست آورد قدرت در دست قوم پشتون بود چون خود را در اکثریت جمعیتی افغانستان می دانستند . بعد از کودتای 7 ثور علاوه بر هزاره ها ، تاجیک ها و ازبک ها با این که قدرت در دست پشتونها بود ، قومیت پشتون نیز به مبارزه با حکومت مرکزی برخاست .
بعد از آغاز انقلاب و سالها جنگی که در پی آن بوجود آمد مردم نه تنها دستاورد مفیدی از این انقلاب نداشت بلکه کشور بسوی نابودی پیش رفت و ملت نیز علاوه بر از دست دادن بسیاری از نزدیکانشان ، دچار کینه و عدم اعتماد بین اقوام شدند . چرا که تشکیلات نیروهای مجاهدین بر پایه قوم گرایی صورت گرفته بود و در ابتدا هرچند این گروهها یا بهتر است بگوییم فرماندهان اقوام ، با یگدیگر برای سرنگونی حکومت مرکزی همکاری میکردند ، اما به محض پیروزی بر دولت کمونیست ، جنگ ها بر سر قدرت آغاز گشت که همین باعث افزایش کینه و دوری اقوام از یکدیگر شد .
بدین ترتیب مردم افغانستان ، نه تنها از انقلاب نفعی نبردند بلکه متضرر شدند . تقریباً یک دهه پیش نیز وقتی که بعد از سالها جنگ و برادر کشی ، دولت مرکزی و به اصطلاح دولت فرا قومی در افغانستان تشکیل شد ، مردم انتظارات بسیاری از آن داشتند . اما متاسفانه دیده شد که دولتِ در رأس قدرت ، هر روز بیشتر از پیش در فساد غرق می شود و همچنین بسوی تک قومی کردن کشور در ساختار دولتی پیش می رود .
با این فساد مالی و اداری و بی عدالتی اجتماعی موجود در کشور و این گذشته تاریک در خلق انقلاب ، و با وجود همان روئسای قبایل که قدرتهای محلی را در دست دارند آیا مردم حاضر هستند دوباره انقلابی دیگر در کشور براه بیاندازند ؟
در روزهای اخیر در گردهمایی تحت عنوان همایش بزرگ عدالتخواهی که در کابل صورت گرفت جناب داکتر عبدالله که خود سابقه طولانی در فساد مالی و معامله گری سیاسی دارد صحبت از مقابله با دولت کرد و گفت :
در هر کشوری که ملت نادیده گرفته شده، مردم نادیده گرفته شده، صدای مردم خفه شده و صدای رسای ملت سرکوب شده، آن نظام، آن حکومت با هر زور، با هر تزویر و با هر توطئه ای که خواست کشور را پیش ببرد، به زودی زود شکست خورده و نتوانسته به کار خود ادامه دهد . داکتر عبدالله حکومت را ناتوان خوانده و می افزاید که به رئیس جمهور کرزی اخطار می دهیم که اگر کارهای ناشایست خود را ادامه دهد، دیری نخواهد پایید که از حکمرانی بر کشور آنهم به دست مردم کنار خواهد رفت .
جالب بود !
برای اولین بار است ، افرادی چون عبدالله و امسال ایشان چهره هایی که تا دیروز در کنار این دولت بودند و هشدارهای دلسوزان این ملت را به سخره می گرفتند ، امروز جبهه گرفته ، گلو پاره می کنند که این دولت فاسد است .
در کشوری چون افغانستان که هنوز هویت ملی در آن جایی ندارد و هر یک از اقوام در پی به قدرت رساندن قومیت خویش هستند و دیگر اقوام را قبول ندارند بنظر شما :
آیا بدون وجود " هویت ملی " ، انقلابی صورت خواهد گرفت؟
آیا مردم افغانستان قبل از انقلاب برای بی عدالتی اجتماعی ، نباید هویت ملی خویش را بدست آورند؟